اقامه قسط و عدل در میان مردم طبق بیان قرآن کریم هدف بعثت انبیا بوده است و این هدف بزرگ، تنها با قدرت و حکومت به دست آمدنی است.
در این راستا علی علیهالسلام نیز تنها هدف پذیرش حکومت را "احقاق حق " و "ابطال باطل " اعلام فرموده است در دیدگاه امیرالمؤمنین آن اصلی که تعادل اجتماع را حفظ میکند و همه را راضی و پیکر اجتماع را قرین سلامت و به روح اجتماع آرامش میدهد عدالت است.
حضرت در نامهای به مالک اشتر نوشته است: "بهترین چشم روشنی والیان برقراری عدل در شهرهایی است که تحت حکومت آنها است و (در نتیجه) ابراز مودت و علاقه رعیت به آنها است.
فردی از امام سؤال میکند "عدالت " برتر است یا "جود "؟ امام میفرماید: "عدل جریانها را در مجرای طبیعی خود قرار میدهد و "جود " آن را از مجرای خود خارج میسازد. "عدالت " قانون عام و مدبر و مدیری است که شامل همه اجتماع میشود حال آنکه "جود " این گونه نیست. پس عدالت برتر است.
امیرالمؤمنین علیهالسلام به این قانون عامِ اجتماع در حدی فراتر از ملاکهای بشری توجه دارند و آن را میزانی خداوندی بر میشمارند: "إنَّ العدل میزان الله الّذی وَضَعَه للخلق و نَصَبَه لإقامة الحق ". اینک به طور جزییتر به بررسی دیدگاههای امام علیهالسلام در چهار مقوله عدالت اجتماعی، عدالت سیاسی، عدالت اقتصادی و ظلم که ضد عدالت است میپردازیم:
عدالت اجتماعی: امام در دومین روز حکومت خود و در اولین سخنرانی، بعد از بیعت مردم از تساوی حقوق سخن میگویند و مهاجرین و انصار را با مسلمانان متأخر و حتی تازه مسلمانان در حقوق و حدود برابر دانسته و میفرمایند.
"مال از آن خداوند است و بین شما به تساوی تقسیم میشود هیچ کس در این تقسیم بر دیگران برتری ندارد و برای متقین در روز قیامت بهترین اجر و ثواب خواهد بود. خداوند دنیا را اجر و ثواب متقین قرار نداد ".این حرکت امام از همان روز اول مقدمه ناسازگاریهای کسانی را فراهم آورد که به برتریها و مزایای شخصی خویش خوگرفته بودند. اینان نزد امام میآمدند و با جسارت میگفتند ما بزرگان قوم هستیم و امام در پاسخ میفرمودند: "ذلیل نزد من عزیز است تا حق او را از ظالم بگیرم و قوی نزد من ضعیف است تا حق مظلوم را از او بستانم ".
مخالفان مساوات:
برای یاران خیراندیش امام نیز گویی روشن بود که مسأله مساوات و برابری منشأ ابراز مخالفتها و ایستادگیها در برابر حکومت امام شده است. از این رو از سر خیرخواهی از ایشان میخواستند، در آن شرایط به خاطر مصلحت، موضوع مساوات را مسکوت بگذارد، امام در پاسخ میفرمودند:
آیا از من میخواهید پیروزی را به قیمت ستمگری و تبعیض درباره افراد تحت حکومتم به دست آورم؟!! سوگند به خدا تا دنیا دنیا است، چنین کاری نخواهم کرد. اگر همه این اموال مال خود من بود. هرگز تبعیض روا نمیداشتم تا چه رسد به اینکه مال، مال خدا است.
جالب است دانسته شود یکی از علل اساسی اعتراض طلحه و زبیر به امام علیهالسلام مسأله تقسیم بیتالمال بود. وقتی امام از آنها علت ناسازگاریشان را پرسید، گفتند: تو حق ما را در تقسیم بیت المال با غیر ما مساوی قرار دادی! امام در پاسخ فرمودند: این شیوه تقسیم رسول خدا صلیاللهعلیهوآله بود که حکم قرآن نیز همین گونه است و رسول خدا کسانی را که در راه خدا با جان و مال جنگیده بودند در تقسیم بیت المال با دیگران مساوی قرار میداد.
اجرای تساوی درتقسیمبیتالمال آنقدر برای مردم عرب غیر منتظره بود که حتی امهانی خواهر امیرالمؤمنین علیهالسلام وقتی متوجه شد که سهم او از بیتالمال برابر با سهم کنیز عجمیاش مقرر شده با عصبانیت نزد امام رفت و به او اعتراض کرد و امام نیز پاسخ داد که در قرآن برتری عرب را بر عجم ندیده است.
عنایت خاص امام به مشکلات مردم
توجه امام به حقوقی که کمتر به چشم جامعه آن زمان میآمد، خود داستانی شیرین و دلنشین است. برای مثال در زمان حکومت آن حضرت، پیر مردی با چشمانی نابینا به تکدّی مشغول بود. امام از حال او پرسید، گفتند:
مردی نصرانی است که در جوانی در دوایر حکومت مشغول خدمت بوده، امام سخت متأثر شده و فرمود:
در روزگار جوانی او را به کار گماشتید و چون پیرو عاجز شد از حق خویش محرومش ساختید، پس به خازن بیت المال دستور داد تا امور معیشت او را از صندوق دارایی عمومی بپردازند. این واقعه بازگوی توجه علی علیهالسلام به حقوق بازنشستگی یک شهروند مسیحی است.
اهمیت حقوق بشری در نظر امیرالمؤمنین علیهالسلام به اندازهای بود که در ابراز تأسف از بیحرمتی کردن سپاهیان معاویه، در یک هجوم، به خانه زنی یهودی و ذمی و ربودن زیورآلات او فرمودند:
اگر مرد مسلمانی از ناراحتی این امر بمیرد قابل ملامت نیست، بلکه بدان مرگ قابل ستایش نیز هست.
حق آزادی مردم در حکومت امام به حدّی بود که خوارج، این سرسختترین دشمنان امام به راحتی در مسجد حضرت به سخن پراکنی و حتی توهین به امام میپرداختند و حضرت در عین اینکه قدرت داشتند نه تنها هیچ یک از آنها را توبیخ نکردند، بلکه حتی سهم آنان را از بیت المال نیز قطع نکردند.
در یک کلام حقوق مردم در نگاه امام علیهالسلام آنچنان جایگاهی داشت، که به تعبیر جرج جرداق تمام وصایا و نامههای امام به والیان حول یک محور واحد بود و آن عدالت بود
عدالت سیاسی: عدالت سیاسی محصول ادای حقوق سیاسی است. در دیدگاه علی علیهالسلام بزرگترین حقوقی که خداوند ادای آن را فرض کرده است حقوق سیاسی است.
همانطور که قبلا گذشت، مراد از حقوق سیاسی حق والی بر مردم و حق مردم بر والی است. به نظر امام این دو نوع حق متقابلاند.
در این راستا حق مردم بر والی عبارت از این است که حاکم اموال عمومی را به مصرف مردم برساند و در تعلیم و تأدیب و خیرخواهی مردم بکوشدو در اثر فضل و افتخاری که بدان نایل شده رفتارش را با مردم تغییر ندهد، بلکه رأفتش به آنان افزون شود و حکومت را امانتی بداند که در دست او است و بداند که خداوند از او رعایت و حفظ حقوق مردم را میخواهد و او نباید به استبداد و مطابق میل بین مردم رفتار کند.
حضرت در دستورالعملی که به مالک اشتر نوشتهاند، فرمودند:
مهربانی به رعیت و دوست داشتن آنان و لطف در حق ایشان را شعار دل و جان خود ساز، و چون درندهای مباش که خوردنشان را غنیمت شمری، زیرا آنها دو دستهاند یا برادران دینی تواند و یا در آفرینش با تو همسانند... به خطای آنها نگاه مکن و از گناهشان در گذر، همانگونه که دوست داری خداوند نیز تو را مشمول عفو وبخشایش خود کند... من از رسول خدا بارها شنیدهام که گفت: پاک و آراسته نیست، امتی که در آن امت زیر دست نتواند بدون لکنت زبان حقش را از قوی دست بستاند...
حقوق والی بر مردم نیز در دیدگاه امام علیهالسلام ، وفا به بیعت و خیرخواهی حضوری و غیابی و اجابت و اطاعت است.
در اهمیّت حق نظارت و کنترل مردمی بر حکومت، در نهج البلاغه آمده است:
"بر من گمان مبرید که گفتن حرف حقی بر من ثقیل و گران خواهد بود و من خواهان آنم که در گفتههایتان مرا تعظیم کنید، چه اینکه هر کس را که گفتن سخن حقی یا راهنمایی به عدل بر او گران آید، عمل به آن برایش سختتر خواهد بود. پس، از گفتن حرف حقی به من یا مشورت عادلانهای دریغ نورزید،... ".
عدالت اقتصادی: مردم یکی از مناطق، نزد امیرالمؤمنین علیهالسلام آمدند و گفتند که در سرزمین آنها آثار نهری وجود دارد که گذشت زمان و حوادث روزگار مجرای آن را تغییر داده و هرگاه آن نهر تجدید شود، در آبادی آن اقلیم و ثروت مسلمین تأثیری بسزا خواهد داشت. و از امام خواستند که به حاکم آنان فرمان دهد تا آنها و مردم را به بیگاری در حفر آن نهر بگمارد. امام به تجدید حفر نهر ابراز علاقه فرمودند، ولی با موضوع کار اجباری با آنکه موضوع تقاضای خودشان بود، موافقت ننمودند. از این رو در نامهای که به حاکم آن دیار نوشتهاند، از او خواستند که مردم آن اقلیم را نزد خود بطلبد، تا اگر کار نهر آنگونه باشد، که ایشان وصف کردهاند، هر کدام از ایشان را که به طیب خاطر مایل باشد به کار بگمارد، ولی چون نهر ساخته شد متعلق به کسانی خواهد بود که در تجدید آن کار کرده و زحمت کشیدهاند نه آنانکه از کار خودداری کردند38.
در این فرمان امام، دو اصل مهم از اصول مربوط به کار و پاداش پایه ریزی شده است.
یکی) حق آزادی کار و خودمختاری کارگر
دوم) تخصیص درآمد و منفعت کار به طبقه زحمتکش و مولد ثروت.
برخورد با ظلم
رفتار ظالمانه و پایمال سازی حقوق در جای جای سیره قولی و عملی امام نکوهش شده است. علی علیهالسلام دلیل قبول حکومت توسط خود را دو چیز شمردهاند: یکی حضور و اقبال مردم و دیگری پیمانی که خداوند از علما گرفته است تا بر سیری ظالم و گرسنگی مظلوم صبر نکنند39.
در دیدگاه امام علیهالسلام هیچ چیزی مانند ظلم حاکمان بر مردم غضب خدا را بر نمیانگیزد40.
آنچه راه تمام دشمنیها با حکومت امام را هموار میساخت، این بود که حضرت هیچ گاه سر از عدالتگستری بر نتافتند و نخواستند دامن حکومت خود را به ظلم و بیعدالتی آلوده سازند. بی مناسبت نیست به عنایت امام به قضاوت عادلانه نیز اشاره بنماییم.
نقل است که در زمان حکومت خلیفه دوم فردی از امام شکایتی نزد خلیفه برد او امام را حاضر کرد و به ایشان گفت:
یا اباالحسن دوشادوش مدعی بنشین.
در این هنگام آثار ناراحتی در چهره امام آشکار شد.
عمر گفت یا علی از اینکه دوشادوش مدعی بنشینی اکراه داری؟
علی علیهالسلام فرمودند:
نه، ولی ناراحتیام از این است که بین من و مدعی، مساوات را رعایت نکردی، زیرا مرا با گفتن کنیهام تکریم کردی، ولی او را اینگونه گرامی نداشتی.
حالا به نظر شما تو کشوری که همه ادعا می کنند دین دار و پیرو پیامبر و امامان هستند تا چه حد عدالت وجود دارد و بر قراری عدالت بیشتر وظیفه ی ملت است یا دولت؟
نامی نداشت. نامش تنها انسان بود؛ و تنها داراییاش تنهایی.گفت: تنهاییام را به بهای عشق میفروشم. کیست که از من قدری تنهایی بخرد؟ هیچکس پاسخ نداد.گفت: تنهاییام پر از رمز و راز است، رمزهایی از بهشت، رازهایی از خدا. با من گفتو گو کنید تا از حیرت برایتان بگویم. هیچکس با او گفتوگو نکرد. |
![]() بازدید از خوابگاه مریم دانشگاه بوعلی همدان تمام شده بود که یکی از دانشجویان خوابگاهی جلو آمد و اصرار داشت که حرف بزند. صبر کردیم تا بگوید، گفت: بنویسید که یادتان نرود، بنویسید که رسیدگی شود ... مکث کردم، نوشتم و فکر کردم: ای کاش یادمان نرود که در حال حاضر 3 میلیون و 300 هزار دانشجو در دانشگاههای کشور در حال تحصیل هستند که 300 هزار نفر آنها دانشجویان روزانهای هستند که مطابق وعده داده شده باید از پوشش خوابگاهی برخوردار باشند، اما تنها 41 درصد آنها تحت پوشش خوابگاهی قرار دارند و سایر دانشجویان نیز اگر شانس یاریشان کنند در خوابگاههای خودگرانی مستقر میشوند که گاه تنها نام خوابگاه را یدک میکشد. خوابگاه دانشجویی، محیطی است که بخش عمدهای از دانشجویان بهترین مقطع زمانی زندگی خود را در آن به سر میبرند، زندگی خوابگاهی فرصتی است برای رشد اجتماعی و فرهنگی دانشجویان، فرصتی است که نباید به علل کمبود بودجه و عدم اتخاذ سیاستهای مناسب از دست برود و خوابگاههای دانشجویی صرفا به هتلهای بیستاره و محلی برای خوابیدن بدل شوند. بازدیدهای خوابگاهی و رجوع به برخی از آمار و ارقام نشان می دهد که متاسفانه شرایط اسکان در برخی خوابگاهها به علت فرسودگی و قدمت بالا مناسب نیست و در این خوابگاهها تنها به حفظ شرایط موجود بسنده شده است. به گفته سرپرست اداره کل طرحهای عمرانی وزارت علوم؛ در حال حاضر وزارت علوم با عدم تناسب اعتبارات تعمیرات اساسی دانشگاهها و فرسودگی تعداد بیشتری از خوابگاهها مواجه است، اکنون بالغ بر 460 هزار متر مربع از خوابگاههای موجود نیاز به تعمیرات اساسی و یا تخریب و بازسازی دارند و خوابگاههای استیجاری پراکنده در داخل بافت شهرها که غالبا با کاربری اولیه مسکونی طراحی و احداث شدهاند، از سرانه به مراتب پایینتر و از کیفیت ضعیفتری برخوردارند. هرچند بسیاری از دانشجویان غیربومی به دلیل دوری از شهر و خانواده خود، ناآشنایی با محیط جدید و هزینه بالای اجاره خانه، حتی به اسکان در این خوابگاههای فرسوده و بی کیفیت راضی هستند، باور این موضوع طی سفرهای استانی هیات دولت و بازدید از نزدیک وضعیت خوابگاهها، سهلتر میشود. به گزارش خبرنگار صنفی آموزشی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، در سفر استانی هیات دولت به همدان به همراه سایر مسؤولان آموزش عالی، از خوابگاه دخترانه مریم دانشگاه بوعلی همدان نیز بازید کردیم، خوابگاهی که در ورای دانشکده هنر و معماری پنهان شده بود و از تابلوی آن خبری نبود. ساختمان خوابگاه مریم در پشت و ضلع شرقی این دانشکده واقع شده بود. دیدار سرزده بود و دانشجویان آمادگی نداشتند لذا چند دقیقهای معطل شدیم تا دانشجویان اجازه ورود دهند. ساعت نزدیک 10 شب بود و ابعاد محوطه به دلیل تاریکی و ناکافی بودن تعداد لامپ و پراژکتور، خیلی مشخص نبود، ولی ظاهرا این خوابگاه در محوطه سرسبزی قرار داشت و امنیتش از طریق نردههای آهنین پیرامونش تضمین شده بود. در حال ارزیابی فضای بیرون بودیم که اجازه ورود پیدا کردیم. فضای سالن خوابگاه به نسبت بزرگتر از سایر خوابگاهها به نظر میرسید. این خوابگاه دو طبقه بود و طبقه دومیها مشرف به طبقه پایین. فضای این خوابگاه متفاوت خودنمایی میکرد و ظاهرا پیش از این کاربری دیگری داشته بود. تقریبا با ورود هیات وزارت علوم، همه اتاقها خالی شده بود و دانشجویان در سالن پایین و یا از نردههای بالا نظاره گر هیات بازدید کننده بودند. بعضی دانشجویان هم با موبایلهایشان فیلم میگرفتند، شاید هم سندسازی می کردند که از قولها و وعدههایی که داده میشد... ظاهرا 350 دانشجوی دختر از دانشکدههای مختلف دانشگاه بوعلی سینا در این خوابگاه ساکن هستند. یکی میگفت: اکثریت ما از دانشجویان معماری و هنر هستیم و دیگری فریاد میزد که اکثریت بچههای علوماند...
یکی از بچهها که گویی نماینده دانشجویان شده بود، میگوید: شعلهها خیلی نامتناسب و غیر استانداردند، اگر کم شود خاموش میشود و اگر زیاد بماند غذا میسوزد. در تک آشپزخانه خوابگاه 350 نفری، تنها یک یخچال، میز و چند تا صندلی وجود داشت!. وارد سرویس بهداشتی خوابگاه که شدیم، یکی از دانشجویان مدعی شد که تازه تعمیر شده و ای کاش وضعیت قبلی را میدیدید. دانشجوی نماینده، سقف در آستانه ریزش دستشویی را نشان میدهد و از چکه کردن آب از دستشویی طبقه بالا و نبود آب گرم در دستشوییها گله می کند. ساکنان اتاق 201 ما را برای بازدید از اتاق دعوت کردند، اتاق 4 نفرهای که شش نفر در آن ساکن بودند و امکاناتش هم قاعدتا برای 4 نفر طراحی شده بود. یکی از دانشجویان این اتاق در حالیکه از شدت بغض گریهاش گرفته بود مدعی میشود: یکی از دوستان من دانشجوی شبانه و متقاضی خوابگاه است که پدر و مادرش را در یک سانحه از دست داده بود، دانشگاه به این دانشجو فقط در صورت انجام کار دانشجویی، خوابگاه میدهد، این در حالیست که این دانشجو از لحاظ روحی آمادگی کار ندارد، این در حالی است که در حال حاضر چند تخت خالی در این خوابگاه وجود دارد ولی این دانشجو به دلیل شبانه بودن از داشتن سرپناه، محروم است!
با دانشجویان وارد نمازخانه می شویم، فضای آن به دلیل نبود سیستم تهویه و بسته بودن پنجرههایش نامطبوع است. در نمازخانه همهمهایی فضا را پر کرده و همه در تلاش بودند که مشکل خود را جدی تر و بلندتر عنوان کنند. عدهایی از دانشجویان در حد فریاد و با صدای بلند مواردی را تکرار میکنند تا نماینده دانشجویان بیان کند و فراموش نشود؛ نبود سالن مطالعه مناسب در خوابگاه، لزوم حضور انتظامات در محوطه بیرونی خوابگاه برای افزایش امنیت و امکان استفاده دانشجویان از این محوطه فضای سبز از جمله این درخواستها بود که به کرات تکرار میشد. یکی از دانشجویان میگوید: خوابگاه ما در فضا و محوطه خوبی واقع شده ولی آنقدر به علت تامین امنیت و ... استتار و پوشیده شده که نور به پوستمان نمیخورد. با اشاره بچهها، به سقف خوابگاه نگاه میکنم، سقفی متفاوت که ظاهرا از جنس ایرانیت بود، دانشجویان از پیچیدن صدای برخورد قطرات برف و باران با سقف، در خوابگاه انتقاد میکردند. اتاق کانتینر مانند شیشهای در ابعاد حدودی 10 – 12 متری در وسط طبقه اول توجهم را جلب می کند. آرم معاونت فرهنگی وزارت علوم بر روی دیوارهای شیشهایی آن، خودنمایی میکند. سرک که می کشم، یکی دو تا میز و صندلی تنها دارایی این کتابخانه و سال مطالعه خوابگاهی هستند. یکی از دانشجویان میگوید: دانشجویان هنر و معماری ساکن در این خوابگاه نه تنها یک میز طراحی بلکه فضایی هم برای پهن کردن وسایل و انجام کارهایشان ندارند. فضای راهروها به بند رختهای فلزی مزین شده و این سوال در ذهن شکل میگیرد که این لباسهای نم دار، اینجا بدون نور و هوا چگونه خشک میشوند و یکی از دانشجویان در این باره میگوید: این مشکل حتی باعث بروز بیماریهای پوستی در برخی دانشجویان شده است.
دانشجوی نماینده، محوطه سبز پیرامون خوابگاه را نشان می دهد و خواستار این است که با حفاظ کشی بین این محوطه و دانشکده هنر ومعماری، امکان استفاده از این فضا برای دانشجویان خوابگاهی فراهم شود. دانشجویان از کمبود امکانات میگویند: این خوابگاه 300 نفره فقط 2 سیستم کامپیوتر دارد که سرعت بسیار پایینی برای دسترسی به اینترنت دارند و به عبارتی اصلا اتصال نمییابند. نمازخانه مملو از دانشجویانی است که به امید رسیدگی به مطالباتشان میخواهند حرف بزنند، یکی از دانشجویان میگوید: این نمازخانه تنهایی فضایی است که در ایام امتحانات به آن پناه میآوریم که در آنجا هم به دلیل ازدحام، امکان مطالعه وجود ندارد چون یکی عادت دارد بلند بلند درس بخواند و دیگری دوست دارد در عین حرکت و ... دوستان خوابگاهیمان همچنان ادامه میدهند: خوابگاه در جمعهها نظافت نمیشود و آشغالها تلنبار میشود و کسی هم پاسخگو نیست. یکی از دانشجویان هم به نبود بوفه در خوابگاه اعتراض می کند.
دانشجوی دیگری می گوید: دانشجویان این جا محیطی برای تفریح و سرگرمی ندارند و حتی بعضی ها هم افسرده شدند به نحوی که دانشجوی خندان سال اولی بعد از چند ترم به دانشجویی عصبی مزاج و یا افسرده و گوشه گیر بدل می شود. یکی از بچه ها با بیان اینکه خوابگاه فاقد وسایل خنک کننده است، میگوید: هوا که رو به گرمی می رود، دیگر نمی شود گرمای این جا را تحمل کرد. در این بین، به یاد محل اسکان شب گذشته افتادم. مهمانسرای اساتید با چندین ساختمان و فضایی سرسبز که اکثر اتاقهای آن خالی بود. ظاهرا دانشگاه بوعلی سینای همدان دو مجموعه به نام مهمانسرا در اختیار دارد که در موارد خاص از آن استفاده می شود. جای این سوال باقیست که آیا نمی توان یکی از مجموعهها را در اختیار دانشجویان قرار داد و یا آنکه از درآمد حاصل از فروش و اجاره آنها، نسبت به ساخت خوابگاههای دانشجویی اقدام نمود. صدای همهمه دانشجویان دوباره توجه ام را جلب می کند؛ دانشجویان زمان را غنیمت میشمارند و به مشکلات خوابگاهی اکتفا نمیکنند؛ یکی از دانشجویان تربیت بدنی با بیان اینکه دانشگاه بوعلی امسال میزبان المپیاد ورزشی دانشجویی است، از کمبود امکانات ورزشی و نبود سالن برای تمرین میگوید و ادامه میدهد: دانشجوی تربیت بدنی برای گرفتن کارت تربیت بدنی باید 50 هزار تومان پرداخت کند این در حالیست که دانشگاه تنها 40 هزار تومان به ما میدهد. به گفته وی، دانشگاه بوعلی سینای همدان با توجه به حجم دانشجویان خود باید یک استخر اختصاصی داشته باشد و حتی باید در منوی غذایی بچههای تربیت بدنی تجدیدنظر شود و خرما و عسل در این برنامهها گنجانده شود. یک دانشجوی زیست شناسی هم با تکرار مشکلات خوابگاهی که دوستانش ذکر کرده بودند از آزمایشگاه گروه زیست شناسی و کمبود امکاناتش میگوید و ادامه میدهد: دانشجویان زیست شناسی باید لولههای آزمایش را به یکدیگر قرض دهند. عدم تخصیص وام خوابگاه و عدم توزیع فرمهای مربوطه در برخی خوابگاهها هم از موارد مطرح است.
برخی از دانشجویان نیز در حالی از گران بودن کتب خود و عدم ارائه وام دانشجویی توسط دانشگاه انتقاد کردند که صندوق رفاه دانشجویان وزارت علوم بارها از اعطای بدون محدودیت وامهای آموزشی و شهریه به دانشجویان خبر داده بود. جلسه پرسش و پاسخ رو به اتمام است و هیات وزارت علوم بیشتر شنونده هستند و یادداشت میکنند. یکی از دانشجویان فریاد میزند راستی مشکل اصلی ما خوابگاه نیست، تورم را حل کنید! دانشجوی دیگری هم ملتمسانه میگوید: تو رو خدا پذیرش را زیاد نکنید اینجا امکانات ندارد. بازدید از خوابگاه مریم تمام شده بود، درها باز شده بودند و بچهها به بهانه همراهی ما به حیاط آمدند، حیاط تاریک است و نور چراغهای اطراف به سختی به اینجا میرسد. مسوول خوابگاه با صدای بلند بچهها را صدا میزند و بچهها بیتوجه به او با خوشحالی هوای تازه بهاری را استنشاق میکنند، ولی هنوز چشمشان به تاریکی فضای محوطه عادت نکرده است که باید برگردند در حالی که این سوال در ذهنشان باقیست که آیا خوابگاه تنها محلی برای خوابیدن است با ساختمانی با چند اتاق و یک در ورودی برای باز و بسته شدن؟! |
|