زبان کردی و گونه ی کلهری

زبان کردی از زبان‎های ایرانی است که زیر شاخه‎ی زبان‎های هند و ایرانی، از خانواده‎ی بزرگ زبان‎های هند و اروپایی است. زبان کردی در نواحی وسیعی از ایران، عراق، ترکیه، سوریه و حتی در قسمت‎هایی از آسیای میانه رایج است. این زبان خود به شاخه‎ها و گونه‎های متعددی تقسیم شده است. در زیر به طرح دیدگاه برخی صاحبنظران،به منظور مشخص شدن جایگاه گونه « کلهری» در میان سایر کونه ها می پردازیم:   

امیر شرف‎خان بدلیسی در «تاریخ مفصل کردستان» زبان کردی را به کرمانجی، گورانی، کلهری  تقسیم می‎کند. اَی . ام . ارانسکی( 1358: 311 ـ 308) کردی را کردی شمال غربی (کرمانجی) و جنوب شرقی می‎داند. جمال نبز( 1976: 23 – 21) دو شاخه اصلی و دو شاخه فرعی را مشخص می‎کند؛ از نظر او دو شاخه اصلی عبارتند از : 1 ) کرمانجی شمال شامل: بوتانی، جزیره‎ای، هکاری، بادینانی، آشیته‎ای و بایزیدی با محوریت جزیره‎ای. 2 ـ کرمانجی میانه شامل: سلیمانیه‎ای، سنه‎ای، اردلانی، کرکوکی، گرمیانی، اربیلی، سورانی، مکری، شارباژیری با محوریت گویش سلیمانیه‎ای. دو شاخه فرعی از نظر او 1 ) کرمانجی جنوب شامل: فیلی، کرماشانی، لکی، کلهری و خانقینی و 2 ) کرمانجی غرب شامل: گورانی و زازایی است.

سارایی (1380) در مقاله‎ای به شکلی شفاف‎تر و جامع‎تر به « زبان کردی و گویش‎های آن» پرداخته و آنها را در گروههای زیر طبقه بندی کرده است:

1 ) کردی شمال غربی ( کردی کرمانجی) که در ترکیه، سوریه، شمال خراسان و بخش‎هایی از عراق و آذربایجان ایران و مناطقی از جمهوری‎های شمالی مانند ارمنستان رایج است.

2 ) کردی شمالی ( کردی سورانی) که در کردستان عراق و ایران و بخش‎هایی از کرمانشاه و آذربایجان غربی رایج است.

3 ) کردی میانه ( کردی اورامی یا هورامی) در اورامانات ایران و عراق.

4 ) کردی جنوبی شامل لهجه‎های کلهری، گورانی و فیلی.

 

با توجه به آنچه که گفته شد «کلهری» زیر شاخه کردی جنوبی قرار دارد که در بیشتر مناطق استان کرمانشاه و ایلام و نیز بسیاری از شهرهای شرقی کشور عراق رایج است.

شهرستان گیلان‎غرب، جایگاه اصلی ایل کلهر، از شهرهای جنوبی استان کرمانشاه است.حال برای آگاهی بیشتر از وضعیت منطقه و گویشوران آن به ذکر اطلاعات مختصری از جغرافیا، جمعیت، فرهنگ و تاریخ آن می‎پردازیم.

3 ـ 3 ـ جغرافیا، جمعیت، فرهنگ و تاریخ

شهرستان گیلان‎غرب مرکز اصلی استقرار ایل کلهر از دیرباز، در غرب استان کرمانشاه بین 33 درجه و 49 دقیقه تا 34 درجه و 28 دقیقه عرض شمالی و 45 درجه و 51 دقیقه تا 46 درجه و 37 دقیقه طول شرقی نسبت به نصف‎النهار گرینویچ واقع شده است. این شهرستان از شمال به شهرستان‎های سرپل‎ذهاب و قصرشیرین، از جنوب به استان ایلام، از شرق به شهرستان اسلام‎آباد غرب و از غرب نیز به شهـرستان قصرشیرین محدود می‎شود. ارتفاع این شهرستان 800 متر از سطح دریاست. (جعفربیگی، 1382: 3).

در خصوص تاریخ پیدایش شهر اطلاعات کامل و جامعی در دست نیست، امّا مدارک موجود نشان می‎دهد که از اواخر دوره‎ی قاجار این منطقه دارای تجمع سکونت و شهرداری بوده است و تا قبل از سال 1362 به به صورت بخشی مستقل، از توابع شهرستان اسلام آباد غرب اداره می‎شده است.

گیلان‎غرب از دیرباز به عنوان مرکز ایل «کلهر» محسوب می‎گردیده است. بلوشر آلمانی در سفرنامه‎اش چنین می‎نویسد: « در سیزدهم مارس 1916 ( 1334 هـ .ق) از قصرشیرین به راه افتادیم و جهت جنوب شرقی را پیش گرفتیم … در همه جا گله‎های احشام و سیاه چادرها دیده می‎شد تا گیلان‎ مرکز ایل کلهر گویا دو روز راه بود». بلوشر ادامه می‎‎دهد که «گیلان جایی بود که جمعیت آن بر حسب وضع مـرتفع فـرق می‎کرد. هنگـامی که، وارد شـدیم تعــداد اهـالی به حـدود ده هـزار تن بالغ مـی‎شد … » ( بلوشر، N . D : 52).

هنری راولینسن می‎نویسد: «با پایین آمدن از ارتفاعات سنبله جاده‎ای در حدود 16 کیلومتر به سمت جنوب شرقی در امتداد جلگه گیلان به طرف خرابه‎های دهکده‎ای به همین نام پیش می‎رود جلگه‎ی گیلان در میان ارتفاعات سنبله اناریش قرار گرفته و از نهر قابل توجهی که بین قصرشیرین و خانقین به حلوان می‎پیوندد آبیاری می‎گردد.در این جلگه کشت برنج به حد وفور رواج دارد این جلگه در فصل زمستان سراسر پوشیده از چادرهای ایلات کلهر است » (سلطانی، 1370: 40).

« ایل بزرگ کرد نژاد کلهر، از روزگار باستان، در غرب کشور ایران و در دامنه‎ی سلسله کوههای زاگرس می زیسته‎ و دارای فرهنگ و تاریخی کهن می‎باشد و همیشه به عنوان یکی از بزرگترین ایلات قدرتمند در ایران زمین مطرح بوده است.»(افشار، 1372: 1191).

« ایل کلهر در روزگار حکومت زندیه از موقعیت ویژه‎ای برخوردار بود، و روابط حسنه‎ای با کریم خان زند داشته است. دولت زندیه (1666 ـ 1275 هـ.ق) چندین بار به کمک جنگجویان کرد از جمله عشایر کلهر با حکومت عثمانی در عراق جنگ کرد و پیروز گشت. کریم خان زند برای استقرار امنیت در تمام نقاط از وجود کردان به ویژه ایل‎های کلهر و زنگنه استفاده کرده است» (افشار، 1372: 1194).

« ایل کلهر پیش از روی کار آمدن صفویان تا ابتدای حکومت شاه طهماسب اول (984 ـ 930 هـ.ق) دارای موقعیت تقریباً مستقل یا خود مختار بوده است، بعدها با دربار صفوی ارتباط پیدا کرد»(مینورسکی، 1334: 203).

« ایل کلهر از سال (998 هـ.ق) تا (1012 هـ.ق) تحت حکومت عثمانی قرار داشت تا اینکه در سال (1012 هـق) شاه عباس، الله‎وردی خان حاکم فارس را مأمور اخراج عثمانیها از خاک کلهر و تصرف بغداد کرد» ( ترکمان، 1350: 649).

آنچه که در بالا به نقل از نویسندگان خارجی و ایرانی بر شمردیم گوشه‎هایی از تاریخ پر فراز و نشیب ایل کلهر در گذر از دوره‎های مختلف تاریخی بوده است.

مرکز ایل کلهر، دارای 2170 کیلومتر مربع مساحت و دو بخش مرکزی و گواور است، دارای 6 دهستان و 212 آبادی می‎باشد. در آبان‎ماه 1375 جمعیت شهرستان 67756 نفر بوده که از این تعداد 18/24 درصد در نقاط شهری و 83/71 درصد در نقاط روستایی و مابقی غیر ساکن بوده‎اند. از جمعیت 67756 نفری شهرستان 36217 نفر مرد و 31539 نفر زن، در نتیجه نسبت جنسی 115 می‎باشد، یعنی در مقابل 115 نفر مرد 100 نفر زن وجود دارد. 93/99 درصد را مسلمانان و مابقی ادیان دیگر هستند.( جعفربیگی، 1382: 33).

افراد ایل کلهر در حوزه شهرستان‎های گیلان‎غرب، اسلام‎آباد و قصرشیرین و حتی کرمانشاه پراکنده‎اند. اما شهرستان گیلان‎غرب مرکز اصلی آنهاست. اکثریت قریب به اتفاق جمعیت این شهرستان کلهر هستند و زبان مادری همگی زبان کردی گونه‎ی کلهری است.

باید یادآور شد که در غالب مطالعات زبانشناختی که به مطالعه‎ی زبان‎ها و گویش‎های مختلف پرداخته‎اند، همیشه بین مرزهای سیاسی و مرزهای زبانی انطباق وجود ندارد. همانگونه که قبلاً گفته شد گونه‎ی کلهری در بسیاری از شهرها و مناطق شرقی عراق هم رایج است و ساکنین دو سوی مرز اکثراً خویشاوندند، اما به واسطه مرزهای سیاسی و عدم ارتباط این دو گروه تغییرات زبانی آنان، هر کدام در جهتی خاص و با تأثیر پذیرفتن از دو زبان فارسی و عربی، دچار تغییرات و تحولات بسیار متفاوتی شده‎اند. زبان‎های فارسی و عربی که هر کدام به دلیل داشتن پشتوانه علمی و ادبی و نیز پشتوانه سیاسی در جایگاه برتر و بالاتری نسبت به زبان‎های اقلیت از جمله کردی قرار دارند، نقش زبان‎ میانجی را در دو کشور ایران و عراق ایفا می‎کنند و به واسطه بسیاری از مسائل، که که در ادامه‎ی این بحث برخی از آنها را تشریح و بررسی خواهیم کرد؛ یادگیری و کاربرد این زبان‎های غالب، می‎تواند امتیازات خاصی را برای گویشوران زبان‎های اقلیت داشته باشد. در میان دوزبانه‎های کردی/فارسی منطقه مورد بررسی، گویشوران دوزبانه تمایل فراوانی به استفاده از عناصر زبان فارسی به عنوان یک زبان غالب در گفتارشان دارند. حال عواملی را بر خواهیم شمرد که در ترغیب گویشوران به استفاده از زبان فارسی و رشد و گسترش دوزبانگی مؤثرند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد